شهید حاج قاسم سلیمانی برای بررسی گزارش فرمانده گردان راهی منطقه می‌شود تا از محلی نزدیک‌تر، هدایت عملیات را انجام دهد اما به‌اشتباه ناگهان وارد یکی از مناطق محاصره‌شده می‌شود.

روزی که سردار سلیمانی از اسارت گریخت!
پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین:

به گزارش سایت خانه فوتبال: در بخشی از کتاب «مهران در تحولات جنگ ایران و عراق» که توسط مهدی حاجی وردی خان به نگارش درآمده و توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در سال 1389 منتشرشده است، راجع به فرار سردار سلیمانی از دست ارتشی‌های بعثی می‌خوانیم:

وضعیت در جبهه جنوبی (ارتفاعات قلاویزان) به‌خوبی پیش می‌رود. لشکر ۴۱ ثارالله و ۲۵ کربلا با موفقیت به اهداف خود دست می‌یابند و همچنان پیشروی می‌کنند. در ساعت ۱۰ صبح آتش توپخانه دشمن که تا ساعاتی قبل در این منطقه کمتر بود به‌طور ناگهانی از سر گرفته می‌شود و فرماندهان عراقی به همه آتشبارها دستور می‌دهند که آتش خود را به‌صورت متمرکز روی قلاویزان شلیک کنند. رزمندگان لشکر ۴۱ به فرمانده خود اطلاع می‌دهند که در چند نقطه عراقی‌ها را دور زدند و آن‌ها را به محاصره درآورده‌اند.

قاسم سلیمانی برای بررسی گزارش فرمانده گردان راهی منطقه می‌شود تا از محلی نزدیک‌تر، هدایت عملیات را انجام دهد اما به‌اشتباه ناگهان وارد یکی از مناطق محاصره‌شده می‌شود و قبل از اینکه متوجه موضوع شود با ۵۰ - ۶۰ نفر که به‌طور دسته‌جمعی در نقطه‌ای تجمع کردند مواجه می‌شود.

او به تصور اینکه آن‌ها نیروهای بسیجی هستند به طرفشان می‌رود اما در فاصله ۲۰ - ۳۰ متری متوجه می‌شود که آن‌ها با هیکل‌های بلند و با لباس سبز، عراقی‌اند. در این هنگام نیروهای دشمن متوجه قاسم سلیمانی شده و فریاد می‌زدند: قف!قف!

وی از مقابل آن‌ها فرار می‌کند. تیراندازی شدید به‌سوی سلیمانی آغاز می‌شود ولی با حرکات سریع و زیگزاگ می‌گریزد و به جمع رزمندگان گردان‌های  ۱۱۴ و ۴۱۵ می‌پیوندد. او دستور می‌دهد عده‌ای از رزمندگان با یک نفربر به آن منطقه بروند و نفرات دشمن را به اسارت درآورند.

چند دقیقه بعد رزمندگان به فرمانده لشکر ۴۱ اعلام می‌کنند که در پشت سیم‌های خاردار قلاویزان مشغول پاکسازی اند. سپس قاسم سلیمانی با شنیدن گزارش دقیقی از موقعیت رزمندگان و دشمن، تصمیم خود را درباره نحوه غلبه بر دشمن اعلام و دقایقی بعد در جریان درگیری که چندان هم به درازا نمی‌انجامد، رزمندگان موفق می‌شوند تعدادی از نیروهای دشمن را کشته و اسیر کنند. 

پس‌ازآن، رزمندگان که از سرعت عمل، پشتکار و روحیه بسیار قوی برخوردارند اهداف پیش‌رو را بی‌آنکه با دردسر مواجه شوند یکی پس از دیگری تصرف و تأمین می‌کنند.

نورعلی شوشتری که به خط مقدم رفته است، به قاسم سلیمانی می‌گوید که دشمن احتمالاً مهران را تخلیه کرده است. او با این خبر به سلیمانی هشدار می‌دهد که متجاوزان به‌احتمال‌زیاد به سمت ارتفاعات می‌آیند، بنابراین رزمندگان باید هوشیار و در آمادگی کامل باشند.