معجزه در صحنه اعدام قاتل در خوزستان / اهرم چوبه دار گیر کرد!
حوادث رکنا: زندانی محکوم به قصاصی که ۶سال پیش به دلیل ارتکاب قتل به قصاص محکوم شده بود برای اجرای حکم قصاص در جایگاه اجرای حکم قرار گرفت؛ اما اهرم چوبه دار عمل نکرد و دریچه زیر پای زندانی باز نشد.
به گزارش رکنا؛ جوان محکوم به قصاصی که ۶ سال پیش به اتهام قتل محکوم به قصاص شده بود، پای چوبهدار و به کمک چوبهدار از اجرای حکم قصاص نجات پیدا کرد.
چهارشنبه ۹شهریورماه جاری جوانی که سال ۱۳۹۵ طی یک نزاع دسته جمعی مرتکب قتل و محکوم به قصاص شده بود، برای اجرای حکم قصاص در یکی از زندانهای کشور پای چوبهدار رفت؛ اما لطف خدا، چوبهدار و تلاش قابل تقدیر مسؤولین زندان و همچنین بزرگ منشی اولیای دم مقتول شامل حال او شد و از اجرای حکم قصاص نجات پیدا کرد. این موضوع درحالی بود که طی ۶سال گذشته تلاش ریش سفیدان و فعالان عرصه صلح و سازش قتل برای ایجاد صلح و گذشت اولیای دم مقتول از اجرای حکم قصاص بینتیجه مانده بود و اولیای دم مقتول مصرانه خواهان اجرای حکم قصاص قاتل بودند.
بسیاری از ریشسغیدان و فعالان صلح و سازش قتل برای ایجاد صلح و سازش پرونده این قتل با اولیای دم مقتول وارد مذاکره شده بودند؛ اما اولیای دم مقتول نمیتوانستند قاتل فرزند خود را ببخشند و به همین دلیل بر اجرای حکم قصاص پافشاری میکردند. «مریم کارگر دستجردی»، فعال صلح و سازش قتل از ۲سال قبل برای ایجاد صلح و سازش و نجات «محسن» محکوم به قصاص پرونده این قتل فعالیت خود را آغاز کرد. دستجردی در گفتگو با فراز ماجرای قتل و نجات زندانی از چوبهدار را تشریح کرد.
اختلافات ملکی باعث نزاع و قتل شد
«سال ۱۳۹۵ به دلیل اختلافات ملکی بین خانواده قاتل و مقتول و بستگان آنها یک نزاع به وقوع پیوست. در جریان این نزاع یک جوان به قتل رسید. پس از آن فردی با نام مستعار«محسن» به عنوان قاتل شناخته شد و در جریان دادرسی به قصاص محکوم شد. در طول ۶سال ریشسفیدان زیادی برای ایجاد صلح و سازش با اولیای دم مقتول که انسانهای بسیار محترم و مهماننوازی بودند وارد مذاکره شدند؛ اما از آنجا که داغ فرزند به قتل رسیده برای خانواده مقتول همچنان تازه باقی مانده بود و آنها همچنان عزادار فرزند مقتول خود بودند، راضی به بخشش قاتل نمیشدند».
این فعال اجتماعی در ادامه صحبتهای خود گفت: «از یکی دو سال پیش من در جریان این پرونده قرار گرفتم و با توجه به توصیفهایی که از بزرگمنشی خانواده اولیای دم مقتول شنیده بودم تصمیم گرفتم برای گرفتن رضایت اولیای دم و دعوت آنها به بخشش با آنها گفتگو کنم. با توکل به خدا این کار را شروع کردم و اولیای دم مقتول را انسانهایی بزرگمنش و جوانمرد دیدم. اما آنها با گذشت چند سال هنوز در سوگ فرزند مقتول خود بودند. آنها ضمن احترام و مهماننوازی وصف ناپذیر به من قول دادند اگر قرار به گذشت باشد به احترام حضور شما و در حضور شما رضایت میدهیم. پدر مقتول به من گفت برای بخشش قاتل تمام اعضای خانواده باید راضی باشند».
دستجردی در ادامه صحبتهای خود گفت: « گویا همه اعضای خانواده اولیای دم راضی نبودند که به قاتل عزیزشان رضایت دهند، به همین دلیل به آنها اعلام شد ۹شهریورماه برای اجرای حکم قصاص به زندان بیایند و همینطور هم شد. از آنجا که زندانی که قاتل در آن زندانی بود چوبهدار نداشت و تا آن روز هیچاعدامی در آن انجام نشده بود، شب قبل از اجرای حکم یک چوبهدار در محوطه باز زندان ساخته شد.چوبهدار از آنها بود که با کشیدن اهرم دریچه از زیر پای محکوم باز میشد».
این فعال صلح و سازش قتل که در نجات دهها زندانی محکوم به قصاص تاثیر بسزایی داشته است روز اجرای حکم به زندان رفت و قرآن به دست از اولیای دم درخواست بخشش قاتل را کرد.
«دست پدر مقتول را بوسیدم و تقاضای بخشش قاتل را کردم. تمام مسؤولین زندان و چند مقام انتظامی بازنشسته و حتی رئیس کل دادگستری شهرستان هم برای گرفتن رضایت از اولیای دم واسطه شدند و تلاش زیادی کردند که محکوم به قصاص روی چوبهدار نرود؛ اما اینکار بینتیجه ماند و اولیای دم درخواست کردند که قاتل روی برای قصاص روی چوبهدار برود و دست آخر قاتل روی چوبهدار قرار
گرفت. همه از نجات «محسن» ناامید شده بودیم و از دست هیچکس دیگر کاری بر نمیآمد بجز خدا و چوبهداری که تحت فرمان او بود».
خدا و چوبهدار به کمک محکوم به قصاص آمدند
کارگر دستجردی در ادامه ماجرا به معجزه خدا و عمل نکردن اهرم چوبهداراشاره کرد و گفت: «اولیای دم برای اجرای حکم قصاص دسته اهرم را کشیدند؛ اما صدای بلندی از زیر دریچه بلند شد و پس از آن اهرم عمل نکرد. چندبار دسته اهرم کشیده شد و هر بار دریچه زیر پای محکوم به قصاص باز نشد. پس از آن محکوم را پایین آوردند تا نقص چوبهدار و دریچه برطرف شود. پس از حدود ۱۰ دقیقه محکوم را دوباره برای اجرای حکم قصاص بالای چوبهدار بردند. من کنترلم را از دست دادم و با صدای بلند و گریه و خواهش از پدر مقتول دوباره درخواست بخشش کردم. در این هنگام محکوم که در جایگاه اجرای حکم قرار داشت از هوش رفت».
این فعال اجتماعی در پایان ماجرا گفت: «با معاینه پزشک حاضر در محل اجرای حکم مشخص شد فشار خون محکوم به قصاص به ۲۰ رسیده بود. با توجه به وخامت حال محکوم او را برای درمان به داخل آمبولانس بردند که به بیمارستان منتقل شود. در این هنگام همسر محکوم که در بیرون زندان در انتظار معجزه و بخشش شوهرش بود با دیدن آمبولانس از حال رفت و او را هم به بیمارستان انتقال دادند. پس از آن اولیای دم مقتول با صحبتهای مسؤولین زندان و تلاش قابل تقدیر مسؤولین قضایی و انتظامی شهرستان قانع شد که مشیت الهی در بخشش بود و اینگونه راضی به گذشت از اجرای حکم قصاص شد و این زندانی از مرگ نجات پیدا کرد».
بنا به اظهارات دستجردی پدر مقتول برای اجرای حکم قصاص یا بخشش اختیار کامل داشت؛ اما با توجه به اختلاف بین اعضای خانواده آزادی این زندانی محکوم به قصاص به پس از رضایت کامل اعضای خانواده اولیای دم موکول شد. با توجه به حساسیت این پرونده در این گزارش اشارهای به شهر و زندان این ماجرا نشده است. با تلاش مسؤولین زندان و مقامات دادگستری شهرستان محل وقوع حادثه قرار است به زودی اختلافات دو خانواده قاتل و مقتول طی یک مراسم «خونبس» به پایان نیک بیانجامد. گزارش کامل ماجرا با ذکر نام شهر و زندان محل وقوع این ماجرا پس از ایجاد صلح و سازش در مراسم خون بس به اطلاع مخاطبین خواهد رسید.
دیدگاه تان را بنویسید