شلیک 2 گلوله به قهرمان کشتی در تهران + فیلم ناگفته های علی صفایی از سرقت ماشین شاسی بلندش
حوادث رکنا: علی صفایی قهرمان کشتی ایران و مشاور رئیس فدراسیون کشتی در امور بدنسازی، شب عید قربان در اتوبان امام علی مورد حمله سارقان مسلح قرار گرفت و خودرو لند کروز او به سرقت رفت.
Play Video
حجم ویدیو: 31.96M | مدت زمان ویدیو: 00:02:58
سرقت مسلحانه از کشتی گیر ، سرقت مسلحانه از کشتی گیر ، سرقت مسلحانه از کشتی گیر ، سرقت مسلحانه از کشتی گیر ، سرقت مسلحانه از کشتی گیر
به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، علی صفایی نام کشتی گیر مشهور ایرانی است که تا پیش از این نامش را در اخبار ورزشی می شنیدیم اما حالا دو روزی می شود که نام این قهرمان در میان اخبار حوادثی به چشم می خورد.
شنبه شب بود که علی صفایی مورد حمله سارقین مسلح قرار گرفت و خودرو لندکروز، دو گوشی تلفن همراه و مدارک او را سرقت کردند.این ورزشکار در مورد جزئیات این حادثه به خبرنگار رکنا می گوید:«ساعت حدود 10 شب بود که در اتوبان امام علی مشغول رانندگی بودم که ناگهان خودرویی از پشت سر به خودرو من برخورد کرد.من هم با تصور اینکه یک تصادف ساده رخ داده پیاده شدم تا ببینم ماشینم چه خسارتی دیده است.در همان لحظه 3 نفری که از خودرو پیاده شده بودند به سمت من آمده و خود را مامور اطلاعات جا زدند و از من خواستند ریموت ماشین را به آنها بدهم.وقتی من مقاومت کردم اسلحه کشیدند و یکی از آنها اسلحه اش را روی شکمم گذاشت.من با زانو به زیر دستش ضربه کردم و او و همدستش دو گلوله به پای من شلیک کرد.بعد سوار خودرو شدند و از محل دور شدند.با اینکه ترافیک بود اما مردم کمکی نکردند، با اینکه به راحتی می شد آن خودرو را تعقیب کنند.علاوه بر این پلیس راهنمایی رانندگی هم که کمی پایین تر از محل حادثه ایستاده بود کمکی نکرده و گفت باید با 110 تماس بگیرم.»
رسیدگی به شکایت علی صفایی در مرحله تحقیقات قرار دارد و تا کنون سرنخی از سارقان مسلح به دست نیامده است.
سرقت مسلحانه از علی صفایی کشتی گیر معروف
علی صفایی در مورد وضعیت فعلی جسمی خود می گوید:«پای من آسیب جدی دیده است، گلوله از پای من خارج شد و کار به جراحی نکشید اما شاید در شرایط جسمی فعلی دیگر هرگز نتوانم مثل قبل به ورزش و مربیگری فکر کنم.در حالی که 30 سال است ورزش حرفه ای انجام می دهم.»
این ورزشکار از برخورد شاهدین این حادثه دلگیر است:«بعدا وقتی دوستانم از جمله علیرضا دبیر متوجه ماجرا شدند پیگیر کارم بودند ولی در آن لحظه هیچ کس به من کمکی نکرد.روز قبل از حادثه من شاهد بودم که یک سارق گوشی یک خانم جوان را روی پل هوایی واقع در اتوبان ارتش قاپ زد.من و آقای خدایی و رنگرز که از دوستانم هستند سعی کردیم سارق را تعقیب کنیم.هر چند در نهایت سارق متواری شد اما لااقل ما بی تفاوت نبودیم.»
دیدگاه تان را بنویسید