آژیر قرمز یارانهایی؛ ریزش ترسناک قدرت مصرفمردم در راه است
سقوط ارزش یارانه ها / دارایی های مردم بازهم کاهش می یابد؟
یارانه به دو دلار برای هر نفر رسیده است. یارانه به سرپرست خانوار تعلق می گیرد. یارانه اقشار با دهک بالا حذف شد.مبلغ یارانه 45500 تومان است. یارانه دیگر قدرت خریدی ندارد.
نابودی قدرت مصرف مردم با یارانه دو دلاری
کاهش شدید ارزش دارایی عمومی را میتوان از کاهش ارزش یارانههای مردم با ارزش ۴۵ دلار برای هر فرد در سال ۸۹ و ۲ دلار برای هر فرد در سال ۹۹ با احتساب عدم تغییر ریالی پرداختی به افراد، مشاهده کرد.
شوربختانه در سالهای اخیر، سطح کیفی معیشت ایرانیان و همچنین ارزش مصرف کل و پسانداز کل در کشور به شدت با افت فاحش روبرو شده است به گونهای که ارزش بودجه دولت به رغم افزایش ریالی به شدت کاهش یافته و به زیر ۵۰ میلیارد دلار رسیده است و این در حالی است که رقم ارزش بودجه در سال ۹۶ به رغم تفاوت فاحش ارزش اسمی ریالی با بودجه پیشنهادی امسال دولت، از ۷۰ میلیارد دلار بیشتر بود و این کاهش ارزش مستمر پول ملی معنایی جز تقویت تله فقر در کشور و کاهش ارزش کل داراییهای عمومی اعم از پساندازها و داراییهای در گردش دارد.
خداحافظی با پروژههای عمرانی
به یک معنا ارزش تمام شده اجرای هر پروژه عمرانی در کشور سالانه به طور متوسط، ۵۰ درصد افزایش به شکل سالانه افزایش مییابد و از سویی حتی میزان پرداخت منابع تخصیصی ریالی و ارزی به پروژهها نیز هر سال با کاهش چشمگیر ۱۱۰ درصدی نسبت به سال ۹۶ تمام میشود. با توجه به وجود ۱۵۰ هزار پروژه عمرانی نیمهکاره در کشور، هر سال یک میلیون شغل مستقیم در ارتباط با پروژهها از دست میرود و در نتیجه هزینه استهلاک این پروژهها نیز به فرض احتساب استهلاک سالانه ۱۰ درصدی، به مستهلک شدن ۷۰ درصدی پروژههای آغاز شده از سال ۱۳۹۲ و همچنین استهلاک ۱۴۰ دردصدی پروژههای باقی مانده از مصوبات سفرهای استانی سال ۱۳۸۵ دولت قبل خواهد بود که عمق فاجعه پروژهها و سطح اشتغال مرتبط با آنها و همچنین هزینه تمام شده اجرای آنها و مابهالتفاوت چشمگیر دلاری و ریالی اجرای این طرحهای عمرانی را به نمایش میگذارد.
کاهش شدید سرانه مصرف
صورت هراسآور دیگر این اتفاق این است که بر اساس شاخص برابری قدرت خرید، هر ایرانی در سال ۱۳۹۰ حدود ۲۵۰ دلار در ماه مصرف داشت و اکنون این عدد به سرانه خطرناک ۷۰ دلار تقلیل یافته است. بدیهیست که خط قرمز مصرف برای هر فرد حدود ۳۰ دلار در ماه در شرایط توزیع یکسان فقر است و عدول از این خط، یعنی به صدا درآمدن تمامی آژیرهای داخلی و بیرونی یک اقتصاد! به این معنا که اگر سرانه مصرف هر فرد در اقتصاد از روزی یک دلار هم کاهش پیدا کند، یعنی رکود و تورم ریشههای اقتصادی آن جامعه را به طور کامل از میان برده است و اگر کشوری به زیر این خط قرمز مصرف سقوط کند، دیگر فقط یک معجزه اقتصادی میتواند در برابر آن بایستد.
برجام بر نقدینگی ایران اثر دارد؟
هرچند بسیاری از مسئولین اجرایی و برخی از متنفذین غیراجرایی کشور، چشم امید به بازگشت بایدن به برجام دارند با این حال، حتی با مفروض گرفتن بازگشت فوری ایالات متحده به برجام، این روند ترسناک پیش رو فقط با قدری تاخیر تداوم خواهد یافت. دلیل این وضعیت هم تله سیاستهای پولی فاجعهبار انبساطی کنونی است که حجم خلق نقدینگی را از مرز تولید روزانه ۲ هزار میلیارد تومان نقدینگی هم فراتر برده است و این در حالیست که کل نقدینگی کشور در نیمه سال ۱۳۸۴ بالغ بر ۶۴ هزار میلیارد تومان بود و با این شرایط، هر ۳۲ روز یکبار به میزان کل نقدینگی آن زمان، نقدینگی در کشور تولید میشود.
سقوط ارزش بودجه و یارانهها
نمونه بارز این فاجعه را شهروندان تهرانی درک میکنند و کاهش ارزش بودجه ۷ میلیارد دلاری شهرداری در سال ۹۶ را به ۱.۵ میلیارد دلار دلار کنونی، به شکل ملموسی در سطح خدمات شهری و کیفیت زیست شهری خود مشاهده میکنند. خانوارهای متوسط رو به پایین و افراد روستایی هم با یارانههای دریافتی خود این موضوع را به شکل ملموسی درک میکنند که ارزش یارانه هر فرد با پایه قرار دادن سال ۸۹، از حدود ۴۵ دلار برای هر فرد به کمتر از ۲ دلار برای هر فرد در سال ۹۹ رسیده است و سقوط ۲۳ برابری ارزش حقیقی داراییهای عمومی خود را به شدت لمس میکنند. به هر روی با تداوم سیاستهای پولی کنونی، ونزوئلا شدن از آن چه در آیینه میبینید به شما نزدیکتر است.
دیدگاه تان را بنویسید