اخبار حوادث|دست درازی
دست درازی هولناک سه ابلیس به عروس جوان مقابل چشمان نامزدش|جزئیات فجیع
التماسهای نوعروس به ۳ ابلیس جلوی چشمان نامزدش هنگام دست درازی
دست درازی هولناک به زن جوان.دست درازی هولناک در تهران.دست درازی کار کثیفی است.دست درازی عواقب روحی فراوان دارد.ماجرای دست درازی هولناک را بخوانید
سرنوشت ترسناک عروس جوان
ایران| پسر جوانی با همدستی دایی و دوستش، نوعروسی را در برابر چشمان نامزدش هدف نیت شوم خود قرار دادند.
عصر دوشنبه ۲۲ خردادماه سال ۱۳۹۶ بود که دختر جوانی همراه خانوادهاش پای در اداره پلیس آبادان گذاشت و از سناریوی سیاه ۳ جوان شیطانصفت پرده برداشت.
مأموران پس از افشاگری دختر جوان پی بردند وی در خانه مادربزرگش و در حالی که نامزدش در خانه حضور داشته از سوی ۳ مرد شیطانصفت هدف آزار و اذیت قرار گرفته است و آنها پس از اجرای نقشهشان در برابر چشمان نامزد این دختر جوان اقدام به سرقت وسایل باارزش داخل خانه کردهاند.
بدین ترتیب بازپرس محسن پورعسکر دستور ویژه برای دستگیری عاملان این اقدام شیطانی برای مأموران پلیس آگاهی آبادان صادر کرد.
کارآگاهان با اقدامات فنی و پلیسی موفق شدند مردان شیطانصفت را که افراد سابقهدار بودند در چند عملیات جداگانه در مخفیگاهشان دستگیر کنند.
روز ۲۸ خردادماه ۱۳۹۶ مهدی یکی از افراد شیطانصفت جهت تحقیقات بیشتر پیشروی بازپرس پورعسکر در شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب آبادان قرار گرفت و گفت: شب حادثه در خانه داییام در حال استراحت بودم که داییام به سراغم آمد و از دختر جوانی که در همسایگیشان زندگی میکند تعریف کرد.
وی افزود: از حرفهای داییام شنیدم که دختر جوان پدر و مادرش در شهر دیگری زندگی میکنند و وی با مادربزرگش به آبادان آمده و مدتی است که مادربزرگش تحت درمان قرار دارد و دختر جوان در خانه تنها است، ولی بعضی اوقات پسر جوانی سوار بر پراید جلوی خانهشان توقف میکند و به خانه دختر جوان میرود.
مهدی ادامه داد: در حالی که زنداییام و فرزندش در خانه خواب بودند، داییام دستبردار نبود و تا ساعت ۵ صبح با من حرف زد تا اینکه با اصرارهای او تصمیم گرفتیم با همدستی دوستانمان وارد خانه دختر جوان شویم و او را در برابر چشمان پسر جوان مورد آزار و اذیت قرار دهیم.
این جوان شیطانصفت گفت: همگی چاقو به دست از بالای دیوار وارد خانه شدیم و ابتدا پسر جوان را هدف کتککاری قرار دادیم و سپس به سراغ دختر جوان رفتیم و در حالی که پسر جوان میخواست دست از سرشان برداریم متوجه شدیم وی نامزد رسمی او است. راه بازگشت نداشتیم و مجبور شدیم نقشهمان را عملی کنیم و در حالی که نامزد این دختر جوان را با چند ضربه چاقو زخمی کرده بودیم، همگی به صورت جداگانه اقدام به آزار و اذیت نامزدش کردیم.
مهدی ادامه داد: زمانی که قصد خارج شدن از خانه را داشتیم دست به سرقت وسایل با ارزش داخل خانه زده و پا به فرار گذاشتیم.
وی گفت: در آن زمان فکر میکردیم دختر جوان و نامزدش از ترس آبرویشان ماجرا را به پلیس گزارش نمیکنند، اما چند روز بعد متوجه شکایت آنها شدیم و تصمیم به فرار گرفتیم. نامزد دختر جوان که این سناریوی سیاه در برابر چشمان وی به اجرا رسیده بود به بازپرس پرونده گفت: همسرم در خانه تنها بود که برای سرکشی به دیدنش رفتم و پس از چند ساعت به خانهمان برگشتم که در میان راه متوجه جا ماندن ریموت خانه پدرم در خانه نامزدم شدم و به همین خاطر دوباره به آنجا بازگشتم.
وی افزود: هنوز لحظاتی نگذشته بود که این جوان همراه ۲ مرد دیگر وارد خانه شدند و با تهدید چاقو و قمه مرا زخمی و نامزدم را هدف سناریوی شیطانی خود قرار دادند.
در ادامه نسرین که شرایط روحی سختی را میگذراند و در حالی که اشک میریخت به بازپرس پورعسکر گفت: شب حادثه ۳ مرد با تهدید چاقو وارد خانهمان شدند و پس از کتککاری مرا هدف آزار و اذیت قرار دادند و سپس وسایل با ارزش خانهمان را به سرقت بردند. پس از اعترافات متهمین در خصوص تجاوز به دختر جوان و شواهد موجود در صحنه جرم، بازپرس پورعسکر برای هر ۳ متهم درخواست کیفرخواست صادر کرد.
سرنوشت تلخ دختر آبادانی
نامزد دختر جوان به دلیل اینکه او توسط ۳ شیطانصفت جلوی چشمانش مورد تجاوز قرار گرفته بود وی را ترک کرد و دختر جوان به ناچار از آبادان نقل مکان کرد.
پرونده قتل و دست درازی به زن جوان توسط مرد قصاب و قتل در دادگاه
سال ها قبل زنده یاد قاضی جواد اسماعیلی خاطره پرونده جنایی هولناکی را در جمع خبرنگاران بازگو کرد که در این گزارش آن را بازخوانی می کنیم.
ماجرا سال ها قبل اتفاق افتاده بود.رسیدگی به این پرونده از زمانی آغاز شد که چند تکنسین رادیولوژی در سطل زباله مقابل یک قصابی ،متوجه چند استخوان شدند که حدس زدند متعلق به انسان باشند و پلیس را درجریان قرار دادند.
ماموران پلیس موضوع را از قصاب پیگیری کردند و او گفت این استخوان ها برای گوسفند است و مطابق کار هر روز،بعد از پاک کردن گوشت گوسفند استخوان هایش را در سطل ریخته است.
اما از آن جایی که در همان محل یک زن جوان یکباره ناپدید شده بود،قصاب به عنوان مظنون پرونده بازداشت شد و استخوان ها برای آزمایش به پزشکی قانونی فرستاده و مشخص شد که متعلق به انسان و زن است.
اعتراف هولناک قصاب به قتل و دست درازی
مرد قصاب که راه گریزی نداشت به ناچار لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت.او در اعترافات خود گفت:«مدتی قبل این زن جوان به مغازه من آمد.او می گفت شوهرش بیمار است و فقیر هستند و از من تقاضای خرید نسیه گوشت کرد و من هم قبول کردم.اما مدتی بعد به من گفت مقداری آشغال گوشت به او بدهم و گاهی پیش می آمد که برای گرفتن آشغال گوشت به مغازه مراجعه می کرد.گاهی با خودم فکر می کردم که به او پیشنهاد بی شرمانه بدهم اما او به حدی نجیب بود که نمی توانستم چنین کلامی بر زبان بیاورم.»
بالاخره یک روز مرد قصاب نیت پلید خود را عملی کرد.
بی اعتنا به التماس زن جوان
مرد شیطان صفت در ادامه گفت:«یک روز وقتی زن جوان برای گرفتن آشغال گوشت به مغازه من آمد،درگیری کاری را بهانه کردم و به او گفتم که خودش از پشت یخچال آشغال گوشت را بردارد.زمانی که او سمت یخچال رفت من در مغازه را بستم و به او تعرض کردم.او التماس می کرد و می گفت که زن آبرو دار و مومنه ای است.می گفت اگر می خواستم تن به خفت بدهم آشغال گوشت نمی گرفتم من شوهرم را دوست دارم اما من این قدر اسیر وسوسه شیطان بودم که به او اعتنایی نکردم و او را مورد تجاوز جنسی قرار دادم.»
چرخ کردن گوشت بدن مقتول در چرخ گوشت
مرد قصاب در مورد شیوه هولناک خود برای از بین بردن جسد مقتول گفت:«بعد از تجاوز جنسی به زن جوان برای اینکه راه شکایت بسته شود و راز تجاوز را فاش نکند،او را به قتل رساندم.بعد گوشت بدنش را از استخوان جدا کردم و در چرخ گوشت ریختم.گوشت های چرخ شده را بسته بندی کردم و در اطراف شهر رها کردم.»
با اعترافات هولناک مرد قصاب پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارجاع شد.
قصاص در دادگاه اجرا شد
روز دادگاه فرا رسید و اولیای دم پرونده و متهم در دادگاه حاضر شدند.متهم بار دیگر اعترافات هولناک خود را مطرح کرد.قاضی با دیدن خانواده زن جوان که افراد فقیر اما نجیبی بودند و با شنیدن روایت دردناک جنایت از زبان متهم،چنان منقلب شد که اسلحه را از کشوی خود بیرون کشید و با شلیک گلوله متهم را در دادگاه به سزای عملش رساند
راز فیلم سیاه دست درازی
حوادث رکنا: ماموران پلیس پس از دستگیری 2 قاچاقچی و کشف مقدار زیادی شیشه در خودرو آنها ، با کشف فیلمی سیاه پرده از جنایت کثیف برداشتند.
به گزارش گروه حوادث رکنا؛ رسیدگی به این پرونده از زمستان پارسال آغاز شد و ماموران گشت پلیس به پژو ۲۰۶ که با سرعت زیاد در یکی از بزرگراه های غرب تهران در حرکت بود مشکوک شدند و به تعقیب وی پرداختند. خودرو پس از تعقیب پلیسی متوقف شد و ماموران در بازرسی از آن مقدار زیادی شیشه مخدر کشف کردند و راننده ۲۵ ساله به نام اشکان بازداشت شد .
ماموران در بازرسی گوشی موبایل وی چند فیلم سیاه پیدا کردند که نشان میداد اشکان و دوستش در حال آزار یک دختر نوجوان هستند.
با کشف فیلم سیاه همدست اشکان به نام پژمان نیز بازداشت شد.
در این میان دختر ۱۶ ساله ای به نام ندا به پلیس آگاهی رفت و از 2 قاچاقچی شکایت کرد.
دختر نوجوان در تشریح شکایتش گفت: مدتی قبل در خیابان با پژمان آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و رابطه دوستانه ما با هم شروع شد .آخرین بار او مرا به خانه اجاره ای اش در غرب تهران دعوت کرده که به آنجا رفتم. اما آنجا با دوست او روبه رو شدم .آنها بدون توجه به التماس هایم مرا آزار دادند و از من فیلم گرفتند .آنها تهدیدم کرده بودند اگر به خواسته شان تن ندهم فیلم را پخش می کنند و ابرویم را می برند.
وی ادامه داد: من وقتی شنیدم آنها به خاطر حمل مواد مخدر بازداشت شدهاند به به پلیس آگاهی آمدم تا از آنها شکایت کنم من قبل از این از آنها می ترسیدم .
2 شیطان در دادگاه
با این شکایت پرونده به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به آن رسیدگی شود .
در این میان 2 شیطان به اتهام حمل شیشه در دادگاه انقلاب به ۴۰ سال زندان محکوم شدند و 2 متهم که از زندان به دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شده بودند از خود دفاع کردند ولی منکر اتهام تجاوز به عنف شدند.
در ابتدای جلسه ندا به تشریح شکایتش پرداخت و گفت :من به خانه اشکان رفته بودم اما او و دوستش بی رحمانه مرا آزار دادند و از من فیلم گرفتند. در فیلم مشخص است که من به آنها التماس می کنم دست از سرم بردارند .
سپس 2 متهم به دفاع پرداختن دو مدعی شدند به زور دختر نوجوان را آزار نداده اند و ندا با میل خودش به آنجا رفته است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
راز زن میلیاردر و دست درازی هولناک
زن میلیاردر تهرانی که در اسارتگاه یک مرد شیطانصفت گرفتار و به او تجاوز شده بود، با مراجعه به پلیس از یک ماجرای دردناک پرده برداشت و از متجاوز شکایت کرد.
۴ فروردین امسال رسیدگی به شکایت زن ۳۰ ساله به نام نیلوفر در دستور کار امیرحسین علیمردان بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.
نیلوفر در طرح شکایت خود گفت:«شغل من و همسرم تأمین تجهیزات مربوط به ویلا و استخر و همچنین ایجاد فضای سبز در ویلاهای تهران و شهرهای شمال ایران است. ۲ روز قبل مردی با من تماس گرفت و تقاضای بازدید از ویلایش را کرد. من مطابق روال همیشگی کارم با مشتری قرار گذاشتم. او مقابل منزل ما در غرب تهران آمد و با خودروی دیگنیتی من به سمت ویلای او راه افتادیم.
اما فقط چند دقیقه زمان کافی بود که نیلوفر متوجه شود ویلایی در کار نیست: «چند دقیقه که در مسیر پیش رفتیم آن مرد چاقویی از جیبش بیرون آورد و روی پای من گذاشت. با تهدید چاقو از من خواست به هر سمتی او می گوید خودرو را برانم. بعد من را وادار کرد که به سمت جنوب تهران رانندگی کنم. سرانجام با تهدید من را به خانهای حوالی میدان خراسان برد. در آنجا او به من تجاوز کرد و از من عکس و فیلم سیاه تهیه کرد. بعد فیلم خانم دیگری را به من نشان داد و گفت قبلاً از این زن فیلم سیاه تهیه کردم و موضوع را فاش کرد، برای همین او را به خاک سیاه نشاندم. تهدیدم کرد و گفت اگر موضوع را به کسی بگویم من را بی آبرو می کند.»
زن جوان در ادامه گفت: «وقتی به خانه برگشتم، نمی دانستم باید موضوع را چطور با شوهرم مطرح کنم که آن مرد پیامک فرستاد و تقاضای ۳ هزار دلار کرد و من را تهدید به انتشار فیلمهای سیاه کرد. او متوجه شده بود که ما وضع مالی خوبی داریم و همه این نقشه را برای اخاذی از من کشیده بود.»
با ثبت این شکایت و ادلهای که زن جوان در اختیار مأموران قضایی قرار داد، دستور جلب متهم صادر شده و متهم با دستور قضایی بهزودی دستگیر خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید